بنیتابنیتا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

تقدیم به دختر بی همتایمان بنیتا

برای دخترم ....

دختر که باشی می دونی اولین عشق زندگیت پدرته دختر که باشی میدونی محکم ترین پناهگاه دنیا آغوش گرم پدرته دختر که باشی میدونی مردانه ترین دستی که میتونی تو دستات بگیری و بعدش دیگه از هیچی نترسی دستای مهربون و گرم پدرته ..... دختر که باشی میدونی همه دنیا پدرته .... دختر که باشی میدونی هر جای دنیا که باشی چه کنارت باشه چه نباشه قویترین فرشته نگهبان زندگیت پدرته.. دخترم همیشه بابایی رهام  رو بیشتر از من دوست داشته باش
30 تير 1392

شکلات زندگیمون

مامانی نمیدونی که من و بابا چقدر این شعر رو برات زمزمه کردیم يه دختر دارم شا نداره صورتي داره ماه نداره از خوشگلي تا نداره به کس کسونش نميدم به همه کسونش نميدم به راه دورش نميدم به حرف زورش نميدم به کسي ميدم که کس باشه پيرهن تنش اطلس باشه به کسي ميدم که کس باشه پيرهن تنش اطلس باشه شاه بياد با لشکرش شاهزاده ها دور و برش واسه پسر کوچيکترش به کسي ميدم که تک باشه ملک باشه وملک باشه به کسي ميدم که تک باشه ملک باشه وملک باشه دختر من رفيق من همنفس شفيق من نگين انگشتر من عقيق من عقيق من دختر من يار بابا شمع شب تار ...
24 تير 1392

بنیتا گلی هفت ماهه شد

بنیتا گلی هفت ماهه سلام سلام دختر قشنگم  دختر نازم روزها میگذرند و بزرگ و بزرگ تر میشی دیروز که بهت نگاه میکردم متوجه شدم  که چقدر از همیشه بزرگتر و عاقل تر شدی مامانییییییییییییییییییییی فدات  قربونت برم که هر چی بزرگتر میشی من و بابایی بیشتر از وجود قشنگت لذت میبریم وقتی مشغول بازی با اسباب بازیهاتی نمیدووووونی چقدر دلمون ضعف میره دوست داریم زمان متوقف شه همه غم غصه ها فراموش میشه با وجود فرشته ای مثل تو توی خونمون ماچ عزیزم دس دسی میکنه و نا نای هم میکنه ماچ بنیتا جونی دیگه تو این ماهت غذا خورم شدی قربونتتتتت برم بقدری با مزه غذا میخوری ولی مامانی از فرنی اصلا خوشت نمیاد چراشو نمیدونم خودت بهتر میدونی مو...
24 تير 1392

نازدونه مامان و بابا کنار دریا

 با تمـام مـداد رنگـی هـای دنـیا بـه هـر زبـانی که بـدانی یـا نـدانی ! خـالی از هـرتشبیه و استعـاره و ایهـام … تنهـا یکــ جملـه برایـت خـواهـم نوشت : دوستت دارم خاص ترین دختر دنیـا ! چند روز پیش با بابا رهام و مامانی حشمت رفتیم شمال خیلی خوش گذشت شما هم خیلی خیلی دختر خوبی بودی به غیر از زمان هایی که خوابت میگرفت که حسابی جیغ میزدی. هر جا میرفتیم همه عاشقت میشدند تو فروشگاهها - رستوران ها و همه جا چند نفر دورت جمع میشدند و قربون صدقت میرفتن و شما هم حسابی ناز میکردی عاشقتمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم       ...
24 تير 1392
1